مشخصات
مولف | اميررضا آرميون |
---|---|
قطع | خشتی |
نوع جلد | شميز |
تعداد صفحات | 236 |
نوبت چاپ | 36 |
سال چاپ | 1397 |
تو،تویی؟! 3 (داستانهای کوتاه و شگفت انگیز)
کتاب تو تویی؟! (جلد سوم) به همت امیررضا آرمیون گردآوری و ترجمه شده و از سوی انتشارات ذهن آویز به چاپ رسیده است. این کتاب حاوی مجموعه ای از داستان هایی کوتاه، شگفت انگیز، تحول آفرین، الهام بخش و تامل برانگیز است که مفاهیمی عمیق و جذاب را در خود جای داده اند و خواننده را به سوی زندگی آگاهانه تر و شادتر سوق می دهند.
بخشی از کتاب:
گفته اند اسبی به بیماری گرفتار آمد و پشت دروازه شهر بیفتاد. صاحبش او را رها کرد و به داخل شهر شد. مردم به او گفتند: اسبت از چه بابت به این روزگار پر نکبت بیفتاد و مرد گفت: از آنجایی که غم خواران نازنینی همچون شما نداشت و مجبور بود دائم برای من بار حمل کند.
یکی گفت: به راستی چنین است. من هم، مانند اسب تو شده ام!
مردم به هیکل نحیف او نظری انداختند و او گفت: زن و فرزندانم تا توان داشتم و بار می کشیدم در کنارم بودند و امروز من هم مانند اسب این مرد، تنهایم و لحظه رفتنم را انتظار می کشم.
می گویند آن مرد نحیف، هر روز کاسه ای آب از لب جوی برداشته و برای اسب نحیف تر از خود می برد و در کنار اسب می نشست و راز دل می گفت. چند روز که گذشت، اسب بر روی پای خویش ایستاد و همراه پیرمرد به بازار شد.
صاحب اسب و مردم متعجب شدند. او را گفتند: چطور برخاست؟! پیرمرد خنده ای کرد و گفت: از آنجایی که دوستی همچون من یافت که تنهایش نگذاشتم و در روز سختی کنارش بودم.
اندیشمندی یگانه می گوید:
«دوستی و مهر، امید می آفریند و امید، زندگی است.»
می گویند از آن پس، پیرمرد و اسب هر روز کام رهگذران تشنه را سیراب می کردند و دیگر مرگ را هم انتظار نمی کشیدند…
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، از طریق دکمه زیر اقدام نمایید. اگر این محصول را قبلا از نگارشاپ خریده باشید، نظر شما به عنوان مالک محصول ثبت خواهد شد.
افزودن دیدگاه جدیدهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.